

بسم الله الرحمن الرحیم
اثبات خلافت حضرت علی علیه السلام و یازده فرزند جانشین ایشان:
بعد از اثبات وم امام و خلیفه معصوم رسول اکرم صلوات الله علیه و آله بحث در اثبات خلافت بلافصل حضرت علی و یازده فرزند معصوم و گرامی ایشان علیهم السلام از طریق آیات و روایات متواتر بین فریقین میباشد.
قبل از بیان نص قولی و فعلی خدا و رسول اکرم صلوات الله علیه و آله در امامت و خلافت آنها، فضائل و مناقب ائمه معصومین علیهم السلام را از طریق عامه و خاصه، متذکّر میشویم.
این امامان؛ متّصف به همه صفات و کمالات عالیه در اعلی مرتبه نفسانی، ایمانی و عبادت میباشند. در زهد، تقوی، صبر، شجاعت، سخاوت، حلم، عفت، عدالت و عصمت ورع و. و مبرا از جمیع رذائل نفسانی و موانع امامت بوده، البته باید متذکّر شویم که فضائل ائمه معصومین علیهم السلام که مظهر ذات و صفات و فعل خداوند هستند را، تنها امام معصوم میتواند بیان فرماید همانگونه که امامهادی علیه السلام در زیارت جامعه، صفات آنان را بیان فرمودهاند.
بسم الله الرحیم
ضرورت وجود امام معصوم علیهم السلام
ضرورت وجود امام معصوم علیه السلام را در دو زمینه بررسی میکنیم:
الف) درزمینة تشریع
ب) در زمینة تکوین
الف) در زمینه تشریع
در بحث نبوت بیان شد که پیامبر اسلام، پیامبر خاتم صلوات الله علیه و آله هستند و بعد از ایشان پیامبری نمیآید. فلسفة ختم نبوت، در صورتی با حکمت بعثت انبیاء سازگاری دارد که بعد از پیامبر اسلام افرادی باشند و راه پیامبر را ادامه دهند. تنها تفاوتی که دارند این است که بعد از پیامبر ما پیامبری نمیآید. حالا ادامه مسیر پیامبر، بر عهده کیست؟ این راه باید امام معصومی که خداوند او را هدایت کرده و از خطا و اشتباه و گناه معصوم قرار داده است، ادامه دهد. یعنی امام باید تمام وظایف پیامبر را انجام دهد. یعنی هدایت و تربیت جامعه، سرپرستی جامعه، رساندن جامعه به سر حد کمال، بیان اعتتقادات و اخلاق اسلام، بیان احکام اسلامی، مبارزه با بدعتها و خرافات، جلوگیری از تحریف دین، پاسخگویی به شبهات، بیان معارف قرآن، توضیح آنها را بیان فرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارمین اصل از اصول اعتقادی مذهب شیعه، امامت است. امامت شامل دو بخش عامه و خاصه» میباشد.
بخش اول درباره امامت عامه: عبارت است از وم امامان معصوم: که همه شرایط پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را داشته و مکمل و متمم نبوت میباشند.
بخش دوم درباره امامت خاصه: عبارت است از اثبات خلافت بلافصل حضرت علی و یازده فرزند معصوم ایشان علیهم السلام.
در این قسمت ابتدا به شرح و توضیح ۵ اصطلاح (امامت، ولیالله، هادی، خلیفهالله، حجت الله) میپردازیم، سپس وارد مباحث بعدی میشویم.
امامت: در لغت به معنای پیشوا و رهبری است و از امور نسبی است که بین اشخاص واقع میشود. هر کس که رهبری گروهی را عهدهدار باشد، امام نامیده میشود. خواه در راه حق باشد، خواه در راه باطل. به عبارتی دیگر امام کسی است که مقدم در امور است و از او پیروی میکنند و پیروی کنندگان از آنها را مأموم» مینامند.
در قرآن، دو گونه امام معرفی شده است. ائمه در دین (ائمه حق) و ائمه در کفر (ائمه باطل).
قرآن دربارة دستة اول میفرماید:
* وَجَعَلنَاهُم أئِمَّةً یَهدُونَ بِأمرِنَا وَأوحَینَا إِلَیهِم فِعلَ الخَیرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء اَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ؛ و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت کنند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت کنند. انبیاء:۷۳»
* وَجَعَلنَاهُم أئِمَّةً یَدعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَومَ القِیَامَةِ لَا یُنصَرُونَ؛ و آنان ]فرعونیان[ را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت میکنند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد! قصص:۴۱»
بسم الله الرحمن الرحیم
بخش اوّل: آیاتی در بیان وضعیت گروههای مختلف مردم در قیامت
در اینجا به برخی از آیاتی که وضع گناهکاران و کافران و نیز برخی آیاتی که وضع مؤمنان را در قیامت بیان میکنند اشاره میشود:
یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ آن زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ؛ اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زله رستاخیز امر عظیمى است! (حج:۱)
کافران از همان لحظه مرگ مورد خشم و عذاب خدا قرار میگیرند:
وَ لَوْ تَرى إِذْ یَتَوَفَّى الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریق؛ و اگر بنگرى سختى حال کافران را هنگامى که فرشتگان جان آنها را مىگیرند و بر روى و پشت آنها مىزنند و (مىگویند) بچشید طعم عذاب سوزنده را(انفال: ۵۰)
زَعَمَ الَّذینَ کَفَرُوا آن لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلى وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیر؛ کافران گمان کردند که هرگز (پس از مرگ) برانگیخته نمىشوند. بگو: چرا، به خداى من سوگند که البته برانگیخته مىشوید و سپس به (نتیجه) اعمال خود آگاهتان گردانند و این کار بر خدا بسیار آسان است. (تغابن:۷)
أُوْلَئکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا؛ آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد! (کهف:۱۰۵)
هنگاهی که خبر مرگ کسی را به امام زین العابدین (علیه السلام) دادند آن حضرت مطالبی فرمودند که ما به فرازهایی از آن اشاره میکنیم تا مگر از خلال آن کلمات نورانی دلهای خفته امان بیدار شود و به خود آئیم و به پایان کار و راه خویش بیشتر بیاندیشیم و از عواقب گناه و عصیان بر خدا بهراسیم و تا دیر نشده و در به رویمان بسته نشده است به حول قوه خداوند متعال خود را از آلودگیها بیرون کشیم و سر انجام به حیات طیبه دست یابیم؛ إن شاءالله:
از جمله مسائل مهم در اعتقادات، توجّه به جایگاه روح در وجود انسان است که مایة زنده بودن ما و گرمی بدن ما و ادامة حیات ماست. کمالات انسان به روح او مربوط میشود و رذایل نیز مربوط به روح است. بهشتی و جهنمی شدن انسان نیز به وضعیت روحی او مربوط میشود. البته در معاد انسان هم جسم دارد و هم روح، لکن درک لذّات و نیز درک عذابها با روح است. روح منشأ حیات و همه اعمال و حالات انسان است از قبیل تعقّل، تفکّر، اراده و تصمیم، سخن گفتن، راه رفتن و امثال اینها و ما از آن تعبیر به من» میکنیم و همه افعال خود را به آن نسبت میدهیم؛ من فکر میکنم و میفهمم، من تصمیم میگیرم و سخن میگویم، من میبینم و میشنوم، من محبت میورزم و یا متنفّرم، و. این حالات و به طور کلّی علم، تفکر، حافظه، خیال، توهمات، تعقلات از سنخ کارِ تن و ماده نیست بلکه برتر از ماده مجرّد میباشند و ظرف اینها که مجرّد هستند، باید مجرد باشد. تن انسان ظرف علم، تفکر، تعقل، خاطرات، توهمات نیست زیرا ظرف آنها فاقد طول و عرض و عمق و صورت و مکان هستند و قابل تجزیه نیستند. باید ظرف و مظروف از سنخ یکدیگر باشند.
با دقّت در تمایلات باطنی انسانها، این حقیقت به خوبی روشن میشود که همه انسانها فطرتاً طالب یک زندگی سالم، توام با عیش و سرور، امنیت، آسایش، آرامش، با صفا و صممیت، با محبت همیشگی و بدون زوال، وسیع (از جهت کمی و کیفی)، جاودانه و ابدی هستند در حالی که چنین زندگی در این دنیا وجود ندارد. انسانها، فطرتاً تشنه و عاشق حیات جاوید هستند و از مرگ و فنا بیزار میباشند و شدیدا با عوامل مرگ و نابودی مبارزه میکنند و دست به دامن هر عاملی در راه ابقاء حیات و بقاء خود میزنند. تقاضای خلود و ابدیت خواهی در انسانها، کاشف از معادخواهی است یعنی انسان به طور فطری خواهان وجود یک زندگی ابدی و حیات جاودانه و همیشگی است که در آنجا همه چیز دارای خلود و همیشگی باشند. واژه خلود و مشتقات آن که حدود هشتاد نوبت در قرآن کریم به کار رفته، دلیل بر این مدعاست که خداوند متعال این حالت بینهایتخواهی را که در ذات انسان قرار داده و این حقیقت انسان که همان روح و جان اوست جاویداست چرا که طبق آیات قرآن منشأ روح انسان از نفخه الهی میباشد.
علومی که انسان کسب میکند یا از طریق شناخت های تجربی و حسی است و یا شناخت عقلی و یا علوم نقلی است. یعنی علومی که از راه خبر دادن پیام آور صادق برای ما باور حاصل میشود. هنگاهی که وجود خداوند یکتا و پیامبری پیامبر اسلام و جانشینان معصوم آن حضرت و حقانیت قرآن کریم اثبات گردید استناد به قول ذات اقدس حق تعالی و معصومین علیهم السلام یقین آور میباشد.
۱- قرآن کریم پیامی است که از طرف خدای متعال به بندگانش فرستاده شده است و بر تحقق معاد، تأکید فراوان دارد وآن را وعده حتمی و تخلف ناپذیر الهی میشمارد.
۲- قول خداوند متعال، بزرگترین دلیل بر اثبات و حقانیت معاد میباشد. مانند:
*یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ؛
به خدا و روز قیامت ایمان دارند. (سوره ال عمران/ ۱۱۴). این آیه در قرآن بارها تکرار شده است.
*بَلى وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّاً؛
بسم الله الرحمن الرحیم
معرفی کتاب سه دقیقه در قیامت
داستانی واقعی و عبرت آموز
با کسب اجازه از انتشارات نشر هادی تصمیم گرفتم قسمتهایی از این کتاب را برای شما منتشر کرده و توصیه کنم حتما این کتاب را مطالعه کنید.
در انتها شماره تلفن انتشارات نشر هادی نوشته شده.
یکی از بزرگترین رازها و ناشناخته ترین پدیده ها، مرگ است.
درباره این سایت